((نویسندگان میتوانند از آیینها و رفتارهای آیینی برای خلق پیوند یا پلی بین خواننده و جهان داستان استفاده کنند.))
این جمله از مارگرت گراتی تمام امروز ذهنم را مشغول نگه داشته بود. مارگرت که یک مدرس نویسندگی است، توصیه میکند گاهی در مورد آیینها بنویسیم.
منظور از آیینها چیست؟
شاید در معنای عام، آیین به مراسمهای فرهنگی و مذهبی اطلاق شود. اما در دنیای نوشتن منظورمان هرچیزی است که روال ثابتی دارد و نحوهی انجام کاری را با جزئیات بیان میکند.
آیینها میتوانند عمومی و یا خصوصی باشند. مثلا پختن آش پشتپا برای مسافر، آب ریختن پشت سر او و یا از زیر قرآن رد کردنش، در بین خیلی از مردم رایج است و میتوانیم به چشم آیین به آن نگاه کنیم.
اما برخی آیینها خصوصی هستند، مثلا مقدماتی که شما قبل از نوشتن انجام میدهید و مختص خود شماست.
نوشتن آیینها چه فایدهای دارد؟
من که میگویم انقدر فایدهپرست نباشیم. این وسواس و جوریدن فعالیتها برای اینکه حتما فایدهای به همراه داشته باشند، باعث میشود فعالیتهای فایدهپنهان را از دست بدهیم.
همین که این تمرین، یک روز کامل من را به وجد آورد و در ذهنم آنقدر پای کوبید که مجبور شدم به نوشتن روی بیاورم، برایم کافیست.
اما به هرحال اگر دنبال فایده هستید، بگذارید به این بخش هم بپردازم.
- نگاه از دریچهی متفاوت:
امروز بخش زیادی از توجهم معطوف به فعالیتهای سادهی در حال رخ دادن بود.
اینکه کدام یک از رفتارهای اطرافیانم میتواند یک آیین باشد؟
آیا گفتن جملهی “عروس رفته گل بچینه“ در پای سفرهی عقد، یک آیین محسوب میشود؟
آیا کورسِ “ اینکه چیزی نیست، من بدبختترم“ در بین مردم، تبدیل به یک آیین شده است؟
یک نویسنده قبل از نوشتن چه آیینی را اجرا میکند؟
در مرحلهی اول از یافتن آیینها عاجز بودم. اما وقتی برای پدربزرگم که به تازگی سفر رفته است آش پشتپا پختیم، ذهنم به سرعت آن را شکار کرد.
آیینها کمک میکنند به وقایع طور دیگری نگاه کنیم.
- شخصیتپردازی
اگر در حال نوشتن داستان هستید، آیینها به شما کمک میکنند تا شخصیتپردازی قویتر و حتی صحنههای باورپذیرتر داشته باشید.
شخصیت شما چه شغلی دارد؟ آیا میتوانید آیین شغل او را پیدا کنید؟
مثلا من فکر میکنم حرف زدن از در و دیوار بین مربیهای اموزش رانندگی تبدیل به یک آیین شده است. (البته قصد توهین ندارم. واضح و مبرهن است که وقتی مجبور میشوی تمام روز در ماشین بنشینی و به خاموش کردنهای مکرر یک فرد مبتدی نگاه کنی، چارهای جز خلق سرگرمی نداری.))
اگر شخصیت شما یک ویتر است، چه آیینهای مشترکی بین او و سایر ویترها وجود دارد؟
بیایید فرض کنیم شخصیت شما شاغل نیست. او متولد چه دههای است؟ آیا بین همنسلیهای او آیین خاصی وجود دارد؟
همهی این سوالها به شما کمک میکنند که شخصیتتان را واقعیتر ترسیم کنید و به مخاطب برای تصور آن کمک کنید.
- جزئینگری
گاهی در توصیف به مشکل میخوریم. من معتقدم که زیربنای توصیف، جزئیات است. انبوهی از جزئیات در کنار هم به یک توصیف خوب منجر میشوند. اما زمانهایی پیش میاید که کلینگر میشویم و به جز یکی دو سطر حرفی برای گفتن نداریم.
این زمانها هم آیین به کمک شما میآید.
نحوهی دست گرفتن قاشق و چنگال، ترتیب فعالیتها در باشگاه، نحوهی شستن و خشک کردن ظروف غذا بعد از مهمانی، هجوم ناگهانی مردم به مترو، جملات مشترک بین فروشندههای مترو، نحوهی خرید کردن در نمایشگاه کتاب و هزاران نمونهی دیگر، در ترسیم توصیفی با جزئیات کمککننده است.
- دیدن ندیدهها
راستش را بخواهید حین نوشتن همین متن، کلی نمونه به خاطر آوردم که تا به الان متوجهشان نبودم. تمرکز روی آیینها کمک میکند تا از ظریفترین مسائل، ایدهای برای نوشتن بیرون بکشید.
آیا لازم است مخاطب این آیینها را تجربه کرده باشد؟
نه اصلا، این هنر شماست که آیین مختص خودتان را طوری شرح دهید که مخاطب آن را به شکل تصویری متحرک ببیند و باور کند.
البته که من گمان میکنم خواندن آیینهای مشترک هم لذت خاص خودش را دارد.
بهتر است به جای تئوری حرف زدن دربارهای آیینها، آن را امتحان کنیم. پنج دقیقه دربارهی آیین خاص خودتان و یا یک آیین مشترک بنویسید. اگر خواستید آیین و یا نوشتهی خودتان را با من به اشتراک بگذارید.
با نوشتن کیف کنید.
5 پاسخ
آیین نویسی چه نوشتن جالبی! اصلا میشه یه آیین نو اختراع کرد
به نظرم خیلی هم جالب میشه
ممنون یاسی جان
ممنون از نظرت طاهرهجان💛🌱
چه مقالهی خوبی نوشتی.
آیینهایی که ایجاد میکنیم در ساخت عادتها هم موثر هستند.
مثلا من موقع ظرف شستن اهنگ میزارم و شروع به حرکات موزون میکنم این کار ظرف شستن رو برام لذت بخش میکنه. ولی اگه این ایین رو اجرا نکنم کار سختی میشه
سلام عزیزم.
چقدر خداخدا کردم سایتت باز شه!
پیامت رو تو تلگرام گرفتم ولی رو هوا.
باز نمیشه واسم.😢
الان که اومدم اینجا، درست همین لحظه یادم اومد اصلا شمارتو دارم و میتونستم پیام بدم😅
قسمت بود متنت رو بخونم 🤗🌷
یاسمینجان من گویی بیآیینترین آدم دنیام. آخه هیچی به ذهنم نیومد؟! 😅 چقدر بیرسم و رسوم دارم زندگی میکنم…